"My Love "N
عشقم*عاشق*خودمه‏!‏
آقایون ، داشام. این روز واس ماس‏!‏ یعنی کلیش ماس ماس‏!‏ روزمون مبارک‏!‏ ( <-PostCategory-> )

+ نوشته شده در یک شنبه 12 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 1:14 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 1:14" > آقایون ، داشام. این روز واس ماس‏!‏ یعنی کلیش ماس ماس‏!‏ روزمون مبارک‏!‏


نو گلی شکفته . . .‏↳‏ ( <-PostCategory-> )

+ نوشته شده در شنبه 11 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 23:5 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 23:5" > نو گلی شکفته . . .‏↳‏


خوش‏ ‏اومدی‏ ‏عشقم‏ ‏.‏ ‏.‏ ‏. ( <-PostCategory-> )
اولین‏ ‏ورودت‏ ‏به‏ ‏وبلاگ‏ ‏خودت‏ ‏رو‏ ‏خوش‏ ‏آمد‏ ‏میگم.‏ ‏امیدوارم‏ ‏خوشت‏ ‏بیاد‏ ‏عشقم‏ ‏N
+ نوشته شده در یک شنبه 6 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 22:3 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 22:3" > خوش‏ ‏اومدی‏ ‏عشقم‏ ‏.‏ ‏.‏ ‏.


سهم من از تو چی بوده؟ ( <-PostCategory-> )

00.jpg

 

سهم من از تو چی بوده؟ پشت پا یا خنجر از پشت



تو منو دوستم نداشتی حتی قد نوک انگشت



سهم من از تو چی بوده؟ جای خالیت توی خونه



حق دارن آدما ولله که به من میگن دیوونه



نگو یه فرصت دیگه کار از این حرفا گذشته



دیگه چاره ای جز این نیست آخه کار سرنوشته



نگو یه فرصت دیگه خود من هم کم آوردم



حیف اون همه نوازش چقده غصتو خوردم



برو با خیال راحت من ازت گله ندارم



حرفشم نزن عزیزم آخه حوصله ندارم



برو با خیال راحت اینجا قلبی نشکسته



دیگه بر نگرد که اینجا کسی منتظر نشسته


+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 2:46 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 2:46" > سهم من از تو چی بوده؟


مرغ سحر ( <-PostCategory-> )
چرا هیچ کس بند دوم مرغ سحر را نمی خواند؟
+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 2:46 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 2:46" > مرغ سحر


گريه تلخ من ( <-PostCategory-> )
سر کلاس ادبيات معلم گفت : فعل رفتن رو صرف کن

 - رفتم ... رفتي ... رفت ... ساکت مي شوم ، ميخندم ولي خنده ام تلخ مي شود

 استاد داد مي زند : خوب بعد ؟ ادامه بده !

 و من مي گويم : - رفت ... رفت ... رفت ... رفت و دلم شکست ... غم رو دلم نشست ...

 رفت و شاديم بمرد ... شور از دلم ببرد ..

. رفت ... رفت ... رفت ... و من مي خندم و مي گويم :

 خنده ي تلخ من از گريه غم انگيز تر است .............. کارم من از گريه گذشته.....


+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 2:46 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 2:46" > گريه تلخ من


آبجی گلم تولدت پیشاپیش مبارك ( <-PostCategory-> )

20روز دیگه تولد خواهر بزرگمه و براي من واقعا روز مهمیه تولدش.‏ چون ازش دورم و دوست دارم با تبریک گفتن خوشحالش کنم.

ميخوام از اينجا پیشاپیش تولدش رو به خواهر عزيزم تبريك بگم و همچنین از شما دوستای گلم خواهش کنم که حدود ‏20‏ روز بعد اگه یادتون بود یادآوری کنین تا بهش تبریک بگم!‏ ‏.

http://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.com
http://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.com
http://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.com
http://roozgozar.comhttp://roozgozar.com
http://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.com

اصلا هرکی یادم بندازه مژدگانی دریافت میکنه!‏.

.!!!

ايشالله ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ساله شي عزيزم

البته ميدونم كه از اين آرزوم ناراحت ميشه،آخه هيچ دختري دوست نداره،دوران پيريشو ببينه

هرچند كه اگه ۱۰۰ سالشونم بشه بازم از ‏18‏ یا ‏19‏ بیشتر نمیشه سنشون،‏ ‏‏"بنا به دلایل نامعلوم‏"‏.

.

http://roozgozar.com
http://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.com
http://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.com


+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 2:46 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 2:46" > آبجی گلم تولدت پیشاپیش مبارك


من و خدا ( <-PostCategory-> )

تصوري داشتم............

 خيال کردم که در کنار ساحل با خدا قدم مي زنم

 در آسمان تصويري از زندگي خود را ديدم

2 جاي پا ديدم

   يکي متعلق به من و ديگري به خدا

  وقتي آخرين تصوير زندگيم را ديدم

  به جاي پای روي شن نگاه کردم

  ديدم که چندين زمان در زندگيم فقط يک جاي پا بيشتر نيست

  دريافتم که اين در سخت ترين نقاط زندگيم اتفاق افتاده

  براي رفع ابهامم از خدا سوال کردم:

 خدايا فرمودي که اگر به تو ايمان بياورم هيچ زماني مرا تنها نخواهي گذاشت

  ديدم که در سخت ترين لحظات زندگيم فقط يک جاي پا بيشتر نيست

  چرا در زماني که بيشترين نياز به تو داشتم تنهايم گذاشتي؟

  خدا فرمود: 

  فرزند عزيزم

      تو را دوست دارم و تنهايت نمي گذارم

  در مواقع سخت اگر يک جاي پا مي بيني

در آن لحظات تو را بدوش کشيدم


+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 2:46 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 2:46" > من و خدا


شب عاشقان بي دل ( <-PostCategory-> )

شب عاشقان بي دل، چه شبي دراز باشد ** تو بيا كز اول شب، در صبح باز باشد

عجب است اگر توانم،كه سفر كنم ز دستت ** به كجا رود كبوتر، كه اسير باز باشد؟

ز محبتت نخواهم كه نظر كنم به رويت ** كه محب صادق آن است كه پاكباز باشد

به كرشمه عنايت ، نظري به سوي ما كن  ** كه دعاي درد مندان،ز سر نياز باشد

سخني كه نيست طاقت، كه ز خويشتن بپوشم ** به كدام دوست كويم كه محل راز باشد؟

چه نماز باشد آن را كه تو در خيال باشي؟  ** تو صنم نميگذاري كه مرا نماز باشد

نه چنين حساب كردم، چو تو دوست مي گرفتم ** كه ثنا و حمد گوييم و جفا و ناز باشد      

دگرش چو باز بيني، غم دل مگوي سعدي ** كه شب وصال كوتاه و سخن دراز باشد

قدمي كه بر گرفتي، به وفا و عهد ياران ** اگر از بلا بترسي، قدم مجاز باشد


+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 2:46 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 2:46" > شب عاشقان بي دل


صحرا ( <-PostCategory-> )
چندیست درنبودنت به ساعت شنی مینگرم یک صحرا گذشته است.
+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 2:17 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 2:17" > صحرا


ای کاش... ( <-PostCategory-> )
کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه"حالت چطوره؟"

وتو جواب میدی خوبم کسی باشه محکم بغلت کنه‎ ‎و آروم تو گوشت بگه: "میدونم خوب نیستی..."

ولی سعی میکنم تو بغلم خوبت کنم.‏ آروم باش عشقم.‏ ‏.‏ ‏.‏ ‏.‏ ‏
+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 2:17 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 2:17" > ای کاش...


یه دختر و پسر که زمانی همدیگرو

 
 با تمام وجود دوست داشتن بعد
 
 از پایان ملاقاتشون با هم سوار یه ماشین
 
 شدن و آروم کنار هم نشستن …
 
 دختر میخواست چیزی رو به پسر بگه ولی روش نمیشد
 
 ! پسر هم کاغذی رو آماده کرده
 
 بود که چیزی رو که نمیتونست به دختر
 
 بگه توش نوشته بود ؛ پسر وقتی دید
 
 داره به مقصد نزدیک میشه کاغذ رو به دختر داد
 
 ، دختر هم از این فرصت استفاده کرد
 
 و حرفشو به پسر گفت که شاید بعد
 
 از پایان حرفش پسر از ماشین 
 
پیاده بشه و دیگه اونو نبینه …
 
دختر قبل از این که نامه ی پسرو
 
 بخونه به اون گفت که دیگه از اون خسته شده ،
 
 دیگه عشقش رو نسبت به اون از دست داده
 
 و الان پسری پیدا شده که بهتر از اونه …
 
 پسر در حالی که بغض تو گلوش بود
 
 و اشک توی چشماش جمع شده بود با ناراحتی
 
 از ماشین پیاده شد که در همین حال
 
 ماشینی به پسر زد و پسر درجا مرد …
 
 دختر که با تمام وجود در حال گریه
 
 بود یاد کاغذی افتاد که پسر بهش داده بود
 
 ، وقتی کاغذ رو باز کرد پسر نوشته بود :
 
اگه یه روز ترکم کنی میمیرم …”

+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 1:40 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 1:40" > :(


خخخخ البته ما استثائیم هاااااا.... ( <-PostCategory-> )

آخرین مرحله عشق

اسم اون عنو پیش من نیارین

دورغ میگم؟


+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 1:40 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 1:40" > خخخخ البته ما استثائیم هاااااا....


راس میگه بخدا...... ( <-PostCategory-> )

دوست داشتن کسی که نخواهد  معنی دوست داشتن را بفهمد

درست مثل توضیح دادن قانون نسبیت برای مادر بزرگت است !

تو فک میزنی و او بافتنی اش را می بافد ...

" آلبرت انیشتین "


+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 1:40 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 1:40" > راس میگه بخدا......


عشق یعنی... ( <-PostCategory-> )

ای‌ كه‌ می‌پرسی‌ نشان‌ عشق‌ چیست‌ عشق‌ چیزی‌ جز ظهور مهر نیست‌
عشق‌ یعنی‌ مهر بی‌اما، اگر عشق‌ یعنی‌ رفتن‌ با پای‌ سر
عشق‌ یعنی‌ دل‌ تپیدن‌ بهر دوست‌ عشق‌ یعنی‌ جان‌ من‌ قربان‌ اوست‌
عشق‌ یعنی‌ مستی‌ از چشمان‌ او بی‌لب‌ و بی‌جرعه، بی‌می، بی‌سبو
عشق‌ یعنی‌ عاشق‌ بی‌زحمتی‌ عشق‌ یعنی‌ بوسه‌ بی‌شهوتی‌
عشق‌ یار مهربان‌ زندگی‌ بادبان‌ و نردبان‌ زندگی‌
عشق‌ یعنی‌ دشت‌ گلكاری‌ شده‌ در كویری‌ چشمه‌ای‌ جاری‌ شده‌
یك‌ شقایق‌ در میان‌ دشت‌ خار باور امكان‌ با یك‌ گل‌ بهار
در خزانی‌ بر گریز و زرد و سخت‌ عشق، تاب‌ آخرین‌ برگ‌ درخت‌
عشق‌ یعنی‌ روح‌ را آراستن‌ بی‌شمار افتادن‌ و برخاستن‌
عشق‌ یعنی‌ زشتی‌ زیبا شده‌ عشق‌ یعنی‌ گنگی‌ گویا شده‌
عشق‌ یعنی‌ ترش‌ را شیرین‌ كنی‌ عشق‌ یعنی‌ نیش‌ را نوشین‌ كنی‌
عشق‌ یعنی‌ اینكه‌ انگوری‌ كنی‌ عشق‌ یعنی‌ اینكه‌ زنبوری‌ كنی‌
عشق‌ یعنی‌ مهربانی‌ درعمل‌ خلق‌ كیفیت‌ به‌ كندوی‌ عسل‌
عشق، رنج‌ مهربانی‌ داشتن‌ زخم‌ درك‌ آسمانی‌ داشتن‌
عشق‌ یعنی‌ گل‌ بجای‌ خارباش‌ پل‌ بجای‌ این‌ همه‌ دیوار باش‌
عشق‌ یعنی‌ یك‌ نگاه‌ آشنا دیدن‌ افتادگان‌ زیرپا
زیرلب‌ با خود ترنم‌ داشتن‌ برلب‌ غمگین‌ تبسم‌ كاشتن‌
عشق، آزادی، رهایی، ایمنی‌ عشق، زیبایی، زلالی، روشنی‌
عشق‌ یعنی‌ تنگ‌ بی‌ماهی‌ شده‌ عشق‌ یعنی‌ ماهی‌ راهی‌ شده‌
عشق‌ یعنی‌ مرغهای‌ خوش‌ نفس‌ بردن‌ آنها به‌ بیرون‌ از قفس‌
عشق‌ یعنی‌ برگ‌ روی‌ ساقه‌ها عشق‌ یعنی‌ گل‌ به‌ روی‌ شاخه‌ها
عشق‌ یعنی‌ جنگل‌ دور از تبر دوری‌ سرسبزی‌ از خوف‌ و خطر
آسمان‌ آبی‌ دور از غبار چشمك‌ یك‌ اختر دنباله‌دار
عشق‌ یعنی‌ از بدیها اجتناب‌ بردن‌ پروانه‌ از لای‌ كتاب‌
عشق‌ زندان‌ بدون‌ شهروند عشق‌ زندانبان‌ بدون‌ شهربند
در میان‌ این‌ همه‌ غوغا و شر عشق‌ یعنی‌ كاهش‌ رنج‌ بشر
ای‌ توانا ناتوان‌ عشق‌ باش‌ پهلوانا، پهلوان‌ عشق‌ باش‌
پوریای‌ عشق‌ باش‌ ای‌ پهلوان‌ تكیه‌ كمتر كن‌ به‌ زور پهلوان‌
عشق‌ یعنی‌ تشنه‌ای‌ خود نیز اگر واگذاری‌ آب‌ را بر تشنه‌تر
عشق‌ یعنی‌ ساقی‌ كوثر شدن‌ بی‌پرو بی‌پیكر و بی‌سرشدن‌
نیمه‌ شب‌ سرمست‌ از جام‌ سروش‌ در به‌ در انبان‌ خرما روی‌ دوش‌
عشق‌ یعنی‌ خدمت‌ بی‌منتی‌ عشق‌ یعنی‌ طاعت‌ بی‌جنتی‌
گاه‌ بر بی‌احترامی‌ احترام‌ بخشش‌ و مردی‌ به‌ جای‌ انتقام‌
عشق‌ را دیدی‌ خودت‌ را خاك‌ كن‌ سینه‌ات‌ را در حضورش‌ چاك‌ كن‌
عشق‌ آمد خویش‌ را گم‌ كن‌ عزیز قوتت‌ را قوت‌ مردم‌ كن‌ عزیز
عشق‌ یعنی‌ مشكلی‌ آسان‌ كنی‌ دردی‌ از درمانده‌ای‌ درمان‌ كنی‌
عشق‌ یعنی‌ خویشتن‌ را گم‌ كنی‌ عشق‌ یعنی‌ خویش‌ را گندم‌ كنی‌
عشق‌ یعنی‌ خویشتن‌ را نان‌ كنی‌ مهربانی‌ را چنین‌ ارزان‌ كنی‌
عشق‌ یعنی‌ نان‌ ده‌ و از دین‌ مپرس‌ در مقام‌ بخشش‌ از آئین‌ مپرس‌
هركسی‌ او را خدایش‌ جان‌ دهد آدمی‌ باید كه‌ او را نان‌ دهد
در تنور عاشقی‌ سردی‌ مكن‌ در مقام‌ عشق‌ نامردی‌ مكن‌
لاف‌ مردی‌ می‌زنی‌ مردانه‌ باش‌ در مسیر عاشقی‌ افسانه‌ باش‌
دین‌ نداری‌ مردی‌ آزاده‌ شو هرچه‌ بالا می‌روی‌ افتاده‌ شو
در پناه‌ دین‌ دكانداری‌ مكن‌ چون‌ به‌ خلوت‌ می‌روی‌ كاری‌ مكن‌
جام‌ انگوری‌ و سرمستی‌ بنوش‌ جامه‌ تقوی‌ به‌ تردستی‌ مپوش‌
عشق‌ یعنی‌ ظاهر باطن‌نما باطنی‌ آكنده‌ از نور خدا
عشق‌ یعنی‌ عارف‌ بی‌خرقه‌ای‌ عشق‌ یعنی‌ بنده‌ بی‌فرقه‌ای‌
عشق‌ یعنی‌ آن‌ چنان‌ در نیستی‌ تا كه‌ معشوقت‌ نداند كیستی‌
عشق‌ باباطاهر عریان‌ شده‌ در دوبیتی‌های‌ خود پنهان‌ شده‌
عاشقی‌ یعنی‌ دوبیتی‌های‌ او مختصر، ساده، ولی‌ پرهای‌ و هو
عشق‌ یعنی‌ جسم‌ روحانی‌ شده‌ قلب‌ خورشیدی‌ نورانی‌ شده‌
عشق‌ یعنی‌ ذهن‌ زیباآفرین‌ آسمانی‌ كردن‌ روی‌ زمین‌
هركه‌ با عشق‌ آشنا شد مست‌ شد وارد یك‌ راه‌ بی‌ بن‌بست‌ شد
هركجا عشق‌ آید و ساكن‌ شود هرچه‌ ناممكن‌ بود ممكن‌ شود
در جهان‌ هر كار خوب‌ و ماندنی‌ است‌ ردپای‌ عشق‌ در او دیدنی‌ست‌
«زهره» آری‌ عشق‌ رمزی‌ در دل‌ست‌ شرح‌ و وصف‌ عشق‌ كاری‌ مشكل‌ست‌

عشق‌ یعنی‌ شور هستی‌ دركلام‌ عشق‌ یعنی‌ شعر، مستی‌ والسلام‌ 


+ نوشته شده در 5 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 1:40 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 1:40" > عشق یعنی...


شگفت انگیز دوست دارم:) ( <-PostCategory-> )

*144*I Love You#


+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 1:40 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 1:40" > شگفت انگیز دوست دارم:)


راس میگه خدایی... ( <-PostCategory-> )

دقت کردین پسرها و دخترها

 

وقتی با هم خوبن به هم ميگن

 


دیونه


غلط کردی


بیشور


خل و چل

 


وقتی باهم بد میشن :


شما خودت فرمودی


نخیر آقای محترم


هر طور میلتونه خانم

 


کلا به روان پاک همه صلوات!!!


+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 1:40 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 1:40" > راس میگه خدایی...


یـه زندگــے ایدہ آل یعنـــے : قبل اومدنش بـــراش آرایش کنــے عطــــــــر بزنـــــے لباس نو تنت کنــــــے وقتـــــے اومــــد بپــــــرے بغلــــش بوســــش کنے دستتــــو دور گردنــــش بنــــداز ے نـــــگات کنــــه نــــگاش کنـــــے بــــــگه خانومــــــم عــاشــقتــــــم بگـــے مـــــرد مـــــن دیـــوونتــــم بــا صــداے مردونــــہ تــــو بغــــــلت بخنــــدہ بــا ظـــــرافت زنانــــه شـــیطونے کنـــــتے وقتــــے جــــلو آینـــہ وامیســــته برات فیـــگور میگیــــرہ میگـــہ عضلـــہ رو نگـــا بخندے بگـــے تـــو قوے تـــــرین مــــــرد جهانے از تو آینہ بگہ وروجک توهم خوشگل ترین دختر دنیایے بیاد دنبالت فرار کنے بزور بگیرتت بلند بخندین یهو آروم شین یهو ساکت شہ تو گوشش بگے دوست دارم تو گوشت بگہ میمیرم نباشے وقتے از حموم میاے موهاتو خشک کنه وقتے میخواد برہ حموم نو ریششو بزنے بگہ آخہ کوچولو تورو چہ بہ این کارا برو غذاتو بسوزون لج کنے نازتو بکشہ زندگے یعنے با تمام سختیاش خوشبخت باشے بہ شرطے کہ اونے که باید باشــه...


+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 1:40 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 1:40" > :)


یاد بگیر:D ( <-PostCategory-> )
عاشق دختری شده بودم … میخواستم باهاش ازدواج کنم یه روز که داشتم میرفتم دانشگاه یه ماشین جلو پام وایساد… یه مرد مسنی پشت نشسته بود درو باز کرد گفت پسر بیا کارت دارم… منم که شکه شدم نزدیک شدم و پرسیدم بله؟ بهم گفت سوار شو… من آشنای عشقت "N"هستم باهات حرف دارم سوار که شدم گفت:

ببین پسر جون من عشقت رو دوس دارم قصدم دارم باهاش ازدواج کنم بهش گفتم فک نمیکنی که شما یه خورده سنت بیشتر از اونه ؟ گفت عشق که سنو سال نمیشناسه! اگه که دوستش داری دست از سرش بردار من اونقدی دارم که تا 7 نسل بعدشم بتونن با پولام خوشبخت زندگی کنن تو چی داری؟ فوقش یه دانشجوی بیکاری که اگه خیلی خوش شانس باشی یه کاری با یه حقوق بخور نمیر گیرت میاد… گفتم اینا مهم نیست مهم اینه که من دوسش دارم! بهم گفت سرتق بازی در نیار اون تورو ترجیح میده به یکی که کلی ثروت داره ؟! چیزی نداشتم بگم… گفت چقد بهت بدم کنار میکشی؟ علاوه بر اون یه شغل خوبم واست پیدا میکنم!؟ چی میگی!؟ 10 میلیون خوبه!؟ گفتم آقا من دوسش دارم! گفت 50 میلیون!؟ گفتم چرا متوجه نیستی!؟ گفت 100!؟ گفتم بیخیال!؟ گفت 200؟! گفتم لطفا نگه دارید! گفت یک میلیارد!؟ گفتم به جای این حرفا و سنگ انداحتن شما که اینهمه پول داری زندگی من و اون رو خراب نکن چند تا زندگی رو بساز گفت یعنی یک میلیاردم کمه!؟ گفتم 10 میلیونم زیاده ولی من عشقم رو نمیفروشم… گفت شاید اون تورو یه یک میلیارد بفروشه… چیزی نداشتم بگم… گفت پیاده نشو لااقل یه قهوه مهمون من باش گفتم مچکرم پیاده میشم اصرار کرد قبول کردم وقتی به کافی شاپ رسدیم پیاده شدیم مرد دستشو رو شونم گذاشت و منو به داخل راهنمایی کرد… وقتی که جلوتر رفتم با کمال تعجب دیدم عشقم سر میز نشسته گفت سلام پدر!!! اون مرده پدرش بود … خندید و گفت با پسر خوبی آشنا شدی از تهه دلش دوستت داره امیدوارم خوشبخت بشین…


+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 1:40 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 1:40" > یاد بگیر:D


فقیر.... ( <-PostCategory-> )
 

بزرگترین عبادت

لبخند به پسرک واکس زنی است

که نان آور خانه است

که به جای کیف قاپی

کفش آدم های پولداری را برق می زند . . .

 

 

http://www.preda.org/en/wp-content/uploads/2012/09/poor_siblings.jpg

 

خـدا در قـلب کـودک فقـیریـست

در همـسایـگی حـاجـی...

و حـاجی در بیـن عربـها به دنـبال خـدا

 

 

 


+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 1:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 1:27" > فقیر....


بعضی وقــــتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــا ( <-PostCategory-> )
 

 عکس های جدایی عاشقانه

 

 بعضی وقتا که خیلی داغونی از غصه..

یکی هست که وقتی مسیج میده و مثلا یه

سلام میده با همون سلامش آروم میشی.

و همه ی غمهات از یادت میره …

این "یکی " کسی نیست جزء

صاحبخونه ی قلبت

 

 


+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 1:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 1:27" > بعضی وقــــتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــا


اسمش نه عشــــــــــــــــــــــق است ( <-PostCategory-> )
 

 

 

اسمش نه عشق است

نه علاقه نه حتی عادت!
 
حماقت محض است دلتنگ کسی باشی
 
که دلش با تو نیست...
 
 
 
 
اما نهایت خوشبختی است کو دلتنگ کسی باشی که نه تنها دلش بلکه وجودش هم با توست ‏N
+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 1:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 1:27" > اسمش نه عشــــــــــــــــــــــق است


عشـــــــقم نرو ( <-PostCategory-> )
  

عکسهای غمگین از لحظات تنهایی, عکس های غمگین عاشقانه www.jazzaab.ir  

 

عشقم دیگه منو نمیخواد یه کمی با من را نمیاد

دیگه دیگه منو نمیخواد میدونم 

  چیکه چیکه اشکهام میریزه رو گونم

 تیکه  تیکه کنم خودمو نمیاد  منو نمیخواد

  بیشم نمیاد منو نمیخواد بیشم نمیاد منو نمیخواد

  عشقم بی تو نمیشه برگرد بیشم مگه چی میشه

 


+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 1:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 1:27" > عشـــــــقم نرو


آره آره آره ( <-PostCategory-> )
 

  از من نرنج


             نه مغـرورم نه بی احسـاس


                 فقط خسته ام


                          خسته از این همه دوری          

 

 

 


+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 1:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 1:27" > آره آره آره


مـــرد که باشی ؟؟؟ ( <-PostCategory-> )
 

ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﺑﮕﯿﺮﺩ ﮐﺪﺍﻡ ﺯﻥ

ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺁﺭﺍﻣﺖ ﮐﻨﺪ…؟

ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﮐﻪ ﺑﻐﺾ ﮐﻨﯽ

ﭼﻪ ﺯﻧﯽ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺁﺭﺍﻡ ﮐﺮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ…؟

ﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺣﻖ ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﯼ…

ﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ حقت ﻓﻘﻂ ...

در دل ﻧﮕﻬﺪﺍﺷﺘﻦ ﺍﺳﺖ.…

ﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﻧﻤﺎﯼ ﮐﻮﻫﯽ ﺭﺍ داری

ﻣﻐﺮﻭﺭ ﻭ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ.…

ﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺷﺐ ﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﺑﮕﯿﺮﺩ

ﯾﮏ ﻧﺦ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻭ...

ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺩﻭﺩﺵ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﯽ…
 
 
 
 
 
 
 
 

+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 1:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 1:27" > مـــرد که باشی ؟؟؟


مرد خسته ( <-PostCategory-> )
 

 


+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 1:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 1:27" > مرد خسته


همه لحظه هـــــام ( <-PostCategory-> )

در همه ی لحظه هایم تکرار میشوی


اما...

تکراری نمیشوی! 


+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 1:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 1:27" > همه لحظه هـــــام


صبرکردن.... ( <-PostCategory-> )

صبر کردن دردناک است
 
و فراموش کردن دردناک تر

ولی از این دو دردناک تر این است که ندانی باید صبر كنی یا فراموش...  
 
 
 

+ نوشته شده در 4 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 1:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 1:27" > صبرکردن....


عشق من ، سلام! ( <-PostCategory-> )
داشتم آهنگ مروارید از پویا بیاتی رو گوش میکردم. خیلی قشنگ بود و همش حضور تو رو برام تداعی میکرد. تو این وضعیت که ازت اینهمه دورم، همین یادت هم غنیمته. خیلی قشنگه که دارم احساس میکنم تو هم همین حس رو نسبت به من داری و دورا دور هوای احساسم و غرورم رو داری...خیلی دوستت دارم و قدر تو رو حسابی میدونم .
+ نوشته شده در پنج شنبه 3 ارديبهشت 1394برچسب:عشق, من,N,ساعت 16:33 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
عشق, من,N, ساعت 16:33" > عشق من ، سلام!


Robert William ( <-PostCategory-> )

Use to be so easy
Fall in love again
But I found that the heartache
It's a roll that leeds to pain
I found that love is more than just a game
Play and to win
but you loose just the same

 


+ نوشته شده در 3 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 4:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 4:27" > Robert William


ღ ღ ღ عشق ღ ღ ღ ( <-PostCategory-> )
http://mj12.persianfun.info/img/92/12/Eham-

Bakhsh19/35.jpg


+ نوشته شده در 3 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 4:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 4:27" > ღ ღ ღ عشق ღ ღ ღ


فرقی نمی کند دیگر ... ( <-PostCategory-> )
فرقی نمی کند
عاشق باشی یا نباشی
روزی در اوج بودی
عاشقانه هایت دنیا را بر میداشت
در هیاهوی شلوغی خیابان ها
معشوقت محکم تر از خدا هوایت را داشت
راستش دیدنش هرچند کوتاه امیدی بر نا امیدی هایت بود
زندگی مانند ضربان قلب است
پایین و بالا
همان گونه که بر اوج بودی و عرش
روزی خواهی بود در فرش
مهم اینست اشتباه کردی
نباید بیش از حد دل میدادی
انسان است دیگر
ظرفیت دارد
بیش از اندازه محبت کنی خودش را گم می کند
تو می مانی و تنهایی و احساس برد برای او
راستش تنهاییت را کم ارزش ندان
زیرا این تنهایی حاصل تجریه است
و تجربه حاصل این است دیگر دل ندهی
و آن اشتباه را تکرار ...

 


+ نوشته شده در 3 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 4:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 4:27" > فرقی نمی کند دیگر ...


گاهی دلــت نــمیخواهــد ( <-PostCategory-> )
گاهی دلــت نــمیخواهــد
دیــروز را به یاد بــیاوری
انگــیزه ای بــرای فــردا هـم نــداری . . .!!!
و حال هــم که
گاهی فــقــط دلــت میخواهــد
زانوهایــت را تــنگ در آغوش بــگیری
وگوشــه ای از گوشــه تــرین گوشه ای که می شــناسی
بـنـشینی و فـقـط نــگاه کـنی . . .!!!
گاهی دلگــیری
شایــد از خودت ....!!!

 

 

 


+ نوشته شده در 3 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 4:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 4:27" > گاهی دلــت نــمیخواهــد


حقیقت تلخ ( <-PostCategory-> )
همیشه فکر میکردم اینکه بی دریغ به کسی محبت کنی
هواشو داشته باشی
به یادش باشی
باهاش صادق باشی
بهش آرامش بدی
دوستش داشته باشی
میتونی اون آدم رو برای همیشه تو زندگیت داشته باشی
چیزی نگذشت که
فهمیدم زهی خیال باطل
اگر قرار باشه کسی برای همیشه بمونه
باید تشنه نگهش داشت
تشنه محبت و دوست داشتن
و اگه سیر بشه میره
تازه فهمیدم چقدر آدما بی لیاقت هستن
کسی که باید ازش دریغ بشه تا همیشگی بشه
موندنش هیچ ارزشی نداره!!

 

 

 


+ نوشته شده در 3 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 4:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 4:27" > حقیقت تلخ


خواب ... ( <-PostCategory-> )
در خواب چراغ تا سحر دستم بود
در خواب کلید هر چه در ، دستم بود

زیباتر از این خواب ندیدم خوابی
بیدار شدم دست تو در دستم بود

 

|http://www.atrebaroon.blogfa.com|عکس های عاشقانه|http://www.atrebaroon.blogfa.com|


+ نوشته شده در 3 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 4:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 4:27" > خواب ...


اینم برای متولدین فروردینی :) ( <-PostCategory-> )
ب

ی

س

س

ز

س

ث

ش


+ نوشته شده در 3 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 4:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 4:27" > اینم برای متولدین فروردینی :)


شعری زیبا ... ( <-PostCategory-> )
ای دریغا لحظه ای آمد که لب هایم                          سخت خاموشند و بر آنها  کلامی نیست

خواهمت بدرود گویم  تا زمانی دور                         زآنکه دیگر با توام شوق سلامی نیست

 


+ نوشته شده در 3 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 4:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 4:27" > شعری زیبا ...


رفتم ، مرا ببخش و مگو او وفا نداشت ( <-PostCategory-> )
رفتم ، مرا  ببخش و مگو  او وفا نداشت            راهي  به  جز  گريز برايم  نمانده  بود
 
اين  عشق  آتشين   پر  از  درد  بي اميد          در  وادي  گناه و  جنونم  كشانده  بود
 
رفتم  كه داغ بوسه ي پر حسرت  تو  را             با  اشكهاي  ديده  ز  لب شستشو دهم
 
رفتم  كه   نا تمام   بمانم  در  اين  سرود           رفتم  كه  با نگفته به  خود  آبرو دهم
 
رفتم ، مگو مگو كه چرا رفت ، ننگ بود               عشق من و نياز تو و سوز و ساز ما
 
از پرده ي خموشي و ظلمت ، چو نور صبح          بيرون  فتاده بود  به يك باره  راز ما
 
رفتم كه گم شوم چو يكي قطره اشك گرم            در لا به لاي  دامن شب رنگ زندگي
 
رفتم  كه  در سياهي  يك  گور  بي نشان             فارغ شوم ز كشمكش و جنگ زندگي
 
من از دو چشم روشن و گريان گریختم                   از خنده هاي وحشي  طوفان گريختم
 
از  بستر  وصال  به آغوش  سرد  هجر                    آزرده  از  ملامت   وجدان  گريختم
 
اي سينه در حرارت سوزان خود بسوز                    ديگر سراغ شعله ي آتش ز من مگير
 
مي خواستم كه شعله شوم سركشي كنم            مرغي شدم به كنج قفس بسته و اسير
 
روحی مشوشم که شبی بی خبر ز خویش             در  دامن  سکوت  به  تلخی   گریستم
 
نالان  ز کرده ها و  پشیمان  ز گفته ها                    دیدم  که  لایق  تو  و عشق  تو  نیستم
 

+ نوشته شده در 3 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 4:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 4:27" > رفتم ، مرا ببخش و مگو او وفا نداشت


آنقــدر دوســتت دارم ( <-PostCategory-> )

آنقــدر دوســتت دارم
که میدانم
روزی خــدا خواهد آمد
تا از تــو سوال کند،
چه کرده ای که اینگونه
تــو را می پرستد!

 

http://zendegieziba.ir/wp-content/uploads/2013/06/zendegieziba-11.jpg


+ نوشته شده در 3 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 4:27 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 4:27" > آنقــدر دوســتت دارم


امشب بیادت گریانم

گرچه از دیده ات پنهانم

هر چند که به ظاهر خندانم

اما از درون نالانم



+ نوشته شده در 3 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 3:47 توسط ماهان بونصری |

مطالب پيشين
, ساعت 3:47" >